درباره کانسپت دیزاین; طراحی مفهوم
در سال ۲۰۰۷، آژانس تبلیغاتی دانمارکی FORA، اظهار داشت که هیچ ادراک جمعی درباره کانسپت دیزاین وجود ندارد. بنابراین تصمیم گرفت تا این مفهوم را در یک کتاب ۲۰ صفحهای باز کند و توضیح دهد. خلاصه این کتاب به این تعریف میرسد که: «کانسپت دیزاین، راهحل برای مشکلی است که تا به حال حل نشده است و یا راه حل قبلی آن مورد رضایت نبوده است». این تعریف، تعریفی قابل تأمل اما وسیع است و در اصل برای فهمیدن بهتر این موضوع باید تفاوتهای بین دو عبارت «طراحی» و «طراحی مفهوم» را درک کرد.
هنگامی که در مورد کانسپت دیزاین صحبت میکنیم، به مرحلهای از فرایند دیزاین اشاره داریم. این مرحله قسمتی از پروسه را شامل میشود که ما نیازهای کاربر را میدانیم و بر اساس آن ویژگیهای محصول را مشخص کردهایم. اکنون قبل از شروع طراحی جزئیات، باید «مفهوم» را طراحی کنیم. در واقع طراحی تصویر بزرگ اولیهای است که در نظر میگیریم.
کانسپت دیزاین
طراحی مفهوم نشان میدهد که محصول یا خدمت چه مشکلی را حل خواهد کرد، این مشکل را به چه شیوهای حل خواهد کرد و چه حسی را انتقال خواهد داد. شاید بتوان گفت که طراحی مفهوم یکی از خلاقانهترین بخشها در فرایند طراحی محسوب میشود و همان بخشی است که معمولاً به صورت گروهی و آزادانه و بر روی تختههای بزرگ یا کاغذ انجام میشود و به ما کمک میکند تا خودمان را محدود نکنیم و تمام امکانات ممکن را در نظر بگیریم. در واقع در کانسپت دیزاین روح نوآوری نهفته است.
یک طراحی خوب، با یک کانسپت یا مفهوم درست آغاز میشود و این کانسپت است که راه حلهای دیزاین را به شما نشان خواهد داد و شما را به محصول و تصمیمهای نهایی میرساند. کانسپت یا همان مفهوم که بر اساس منطق، تفکر و دلیل شکل میگیرد، همان چیزی است که چارچوبهای فنی و زیباییشناسی را شکل میدهد.
کانسپت دیزاین بخشی از فرآیند طراحی است
در کانسپت دیزاین چندین بخش وجود دارد که هرکدام به نحوی به بهتر شدن و کاملتر شدن آن کمک میکنند که شامل موارد زیر است:
- عملکرد: عملکردی که محصول یا خدمات در راستای حل مشکل ارائه میدهد و یا به زبانی دیگر آن چه که کاربر کسب خواهد کرد.
- ویژگی: ویژگیها روشی هستند که برای ایجاد عملکرد پیادهسازی میشوند. اما گاهی این ویژگیها خود به عنوان عملکرد نیز درنظرگرفته میشوند. مثال: وان حمامی که رنگ آن بر اساس دمای آب تغییر میکند.
- کیفیت: کیفیت در طراحی مفهوم به این معناست که در طراحی ما دوام در نظرگرفته شده باشد. به طور مثال، چرخ دوچرخه ای که از جنسی ساخته شده باشد که به راحتی نشکند و حداقل ۱ میلیون کیلومتر کار کند و راه برود.
- فرم: ایدهای برای شکل دیزاین؛ مانند وقتی که تصمیم میگیرید یک محصول از شکل یک موجود خاص ایده بگیرد.
- احساس:بخشی از طراحی که احساسات مخاطب را درگیر میکند و میتواند حسهایی مانند قدرت، اعتماد به نفس و غیره را در کاربر ایجاد کند.
- استایل:استایل یا سبکی که برروی یک محصول اجرا میشود تا هویت منحصر به فرد به آن بدهد و علاقمندان آن استایل را به خود جذب کند.
طراحی مفهوم عصاره آنچیزی است که ما برای ارائه داریم
- قابلیت استفاده:بهترین طرح، طراحی است که اهدافی که آن محصول دارد را برآورده کند و در خود داشته باشد، مانند بهرهوری، سرعت بخشیدن به کار و غیره
- ویژگیهای فنی: بخشی از مفهوم که به نحوهکار و سودمندی محصول مرتبط است و از دانش و امکانات روز و مناسب برای بهبود آن استفاده میشود.
- طبیعت:این ویژگی که بیشتر در پروژههای معماری و طراحی داخلی کاربرد دارد برای هماهنگی محصول با محیط آن در نظر گرفته میشود.
- تجربه: تجربه کاربر از محصول و خدمات که در همه زمینهها از طراحی وبسایت تا محصولات فیزیکی و غیره مهم و قابل تامل است.
- جامعه:این بخش مربوط به خدمات و محصولاتی است که استفاده عمومی دارند و در خیابانها و یا مکانهای عمومی استفاده خواهند شد.
- فرهنگ: در طرحهایی که مفهوم آنها با توجه به یک فرهنگ خاص طراحی میشود و یا قصد تغییر فرهنگی را دارد به فرهنگ در طراحی توجه میشود.
- پایداری: بخشی از ویژگیهای محصول و خدمات که به چگونگی چرخه آن در طبیعت توجه میکند و سعی دارد تا کمک کند محصول کمترین آسیب را به طبیعت، محیط و انسانها برساند.
به طور کلی میتوان گفت طراحی مفهوم یک محصول یا خدمت عصاره آن چیزی است که ما برای ارائه داریم پس باید با توجه و دقت کافی و دانش روز برای آن تصمیمگیری شود.
Comments are closed.