بازسازی خانه ویلایی و قدیمی فرشته در تهران

«این خونه قدیمی و حیاطِ دوست‌داشتنیش قراره بشه خونه ما. منتها تا شکلِ خونه شدن فاصله داره. قدیمیِ و مشکلاتِ خودشو داره. هنوز نیومده لوله‌های سرویس‌بهداشتی ها نم داده و ترکیده. لوله‌های شوفاژ خرابه. برقکاریش مشکل داره. اما بعد از گذروندن همه این مشکلات، بالاخره خونه خوشگلِ من میشه.
اینجا خیلی قدیمیه. خونه ویلایی نیست.آپارتمان چندطبقه‌اس. من خونه‌های قدیمی و دلباز رو با تمام مشکلاتش بیشتر دوست دارم تا خونه‌های نوسازِ کوچیک با پنجره‌هایِ خفه.»

همه ما آرزوی داشتن خانه رویایی‌مون را داریم. خانه‌ای که گوشه و کنارش را با سلیقه خودمان چیده باشیم و هر دیوار آن با نقشه مهندسی خودمان بالا رفته باشد. 

اما متاسفانه این امکان برای همه وجود ندارد و نهایتا باید منتظر باشیم تا بتوانیم خانه‌ای بخریم و بعد با سلیقه خودمان بازسازی کنیم.

ولی فرشته یک مستاجر خوش‌شانس است که توانسته با اجازه صاحب‌خانه، خانه ویلایی و مستقل اجاره‌ای را کاملا مطابق با نظر و سلیقه خودش بازسازی کند تا دقیقا همان خانه‌ای شود که همیشه در رویاهاش تصور می‌کرده است. 

بد نیست مراحل بازسازی و دردسرهای آن را از زبان خود فرشته بخوانیم و نتیجه نهایی این بازسازی کلی و پردردسر را ببینیم و حسابی از سلیقه فرشته کیف کنیم.

داستان بازسازی خانه از زبان فرشته

سال نودوشش بود که دنبال خونه میگشتیم با هزار اشک و آه، اصلا از خونه‌هایی که میدیدم خوشم نمیومد. پنچره‌ها کوچیک، بالکنها تنگ. هر خونه‌ایی واسه دیدن میرفتیم با گریه میومدم بیرون. ‌
تااینکه یکی از اقوامِ نزدیکمون که اینجا رو خریده بود، گفت اجاره میده به ما. چون داخلش خیلی قدیمی بود، راضی شد یه بازسازی جزئی هم بکنه اما خب یه سری هزینه‌ها رو خودمون متقبل شدیمو از بازسازی جزئی، به بازسازی کلی رسید.
‌
مهندس هم شد مسئول پروژه از صفر تا صد. 

بازسازی پذیرایی خانه فرشته

 

اینجا سالنِ نشیمنِ خونه‌ی ماس.همین یه سالنِ کوچولو رو داریم که آشپزخونه هم پشتش هست. عکسهایِ قبلش هم میزارم، اون موقعی که داشتیم بازسازیش میکردیم. درحقیقت این سالن، دوتا خواب بود که حالا شده سالن.

اون ستونِ وسطِ خونه همیشه رو مُخم بود و هست. این‌شکلیش کردیم که لااقل کمی خوشگل بشه تا کمتر رو مُخم رژه بره.
اسیر شده بودم. دوستهای قدیمی‌ترم حتماً خاطرشون هست.

همیشه دوست داشتم یه تیکه از دیوار خونه، آجری باشه. بخاطر همین این تیکه از خونه رو آجری کار کردیم که این آقا هم به سرعت برق و باد، رو زمین و هوا داره بندِ آجر میزنه. فکر کنم دیگه چیزی نمونده تا روزِ موعود.

بد نیست تمام گوشه و کنار پذیرایی خانه فرشته را بعد از اتمام کار بازسازی ببینیم تا بهتر قبل و بعد یک بازسازی خوب و درست را متوجه شویم.

بازسازی آشپزخانه فرشته

ما کلاّ جایِ آشپزخونه رو با یکی از اتاق‌خوابها عوض کردیم. یعنی آشپزخونه‌ی سابق، الان خواب شده و آشپزخونه‌ی فعلی، قبلا خواب بوده. دو عکسِ آخری هم همون اتاق خوابی هست که الان شده آشپزخونه.

اینم یه عکسِ درخواستی از دخترایی که ازم خواسته بودن که تو شب هم از سقف آشپزخونه عکس بگیرم.

بازسازی اتاق خواب خانه فرشته

خودم عاشقِ این قسمت از اتاق هستم که با کمک و همفکریِ مهندس واسه خودم ساختم. اسمشو هم گذاشتم کمد انباری. هم کمدِ هم یه جور انباریِ رخت و لباس و وسایلِ دیگه. یه جور مخفیگاهِ لباس و کفش که فکر کنم همه خانمها باید تو اتاق‌خوابشون داشته باشن.

اون میز آرایشیه یادتونه که پارسال عکسشو گذاشته بودم؟ قهوه‌ایی بود، قدیمی بود، نوستالژیک بود، سی‌وخورده سال از عمرش میگذشت، میخاستم رنگش کنم. 

قبلاً گفته بودم مالِ مستاجر قبلی بودُ میخاست بندازه دور اما تا فهمید من ازش خوشم اومده سریع روش قیمت گذاشت و گفت میفروشمش. منم چون عاشقش شده بودم ازش خریدم. 

حالا، این همون میزِ هستش و بعد از رنگ شدنش عکسشو گذاشتم. ورق بزنین عکسِ قبل از رنگ شدنش هم هست. حالا خوشگل‌تر شده و بعنوان میزِ آرایشی ازش استفاده میکنمُ خیلی‌ام دوستش دارم. درضمن خودم رنگش نکردم، کارِ نقاش‌هایِ عزیز هست که مهندسمون آورده بود.من بی‌سلیقه‌تر از این حرفام که رنگ کردنُ از این کارا بلد باشم.

گفتم یه رونمایی کامل از اتاق‌خواب دخترم بکنم. دخترم رنگ طوسی رو دوست داره. بخاطر همین سرویس خوابش رو طوسی انتخاب کرده. بجز تخت‌خواب و عسلی و میز آینه‌دارش، بقیه رو مخصوصا قسمت کتابخونه رو مهندس جان زحمت کشید و خودش طرح داد، اندازه گرفت، ساخت و نصب کرد. اینطوری استفاده مفید و بهینه از اتاق شد. اون قسمتهایی هم که بصورت راه راه و دریچه‌دار هست، یکیش جایِ شوفاژ هست و اون یکیش هم جایِ یه یخچالِ کوچولو واسه خوراکی‌هایی که فقط مخصوصِ دخترم هست.
‌
راستی، اینم بگم که این اتاق، قبلا آشپزخانه بوده که الان شده اتاق خواب. جای اتاق‌خواب و آشپزخونه رو عوض کردیم.

تصاویر قبل و بعد بازسازی حمام

خودم عاشقِ عکسهایِ قبل و بعد هستم. نمیدونم شما هم خوشتون میاد یا نه. این دفعه هم قبل و بعدِ حمام رو گذاشتم.
‌
میگم دخترا، تورو خدا اینقدر نگرانِ هزینه‌هایِ بازسازی این خونه نباشین. قبلاً هم بارها گفتم، صاحبخونمون فامیلِ بسیار نزدیکمون هست و خودشم نظارت مستقیم رو امرِ بازسازی این خونه داشت و درموردِ سوالِ زیاد پرسیده شده هم دوباره میگم که هزینه‌های بازسازی، بینِ ما و صاحبخونه مشترک بود. بالاخره یه جوریه که نه اون ضرر کنه و نه ما.

بازسازی حیاط بزرگ و دلباز خانه فرشته

هنوز حیاط رو خوشگل نکردم، هنوز کُلی کار داره. دوست دارم پُر باشه از رُز. دیوارهای حیاط هم خیلی از دخترا گفتن که رنگ بزنم اما دیوارها سنگ هستن، سنگِ قدیمی و حدوداً پنجاه ساله‌ی نوستالژیک. بجایِ رنگ باید با دستگاههای مخصوص بدم برام بشورن تا مثلِ روزِ اولش تمیز و خوشگل بشه.

و این هم نتیجه رسیدگی به حیاط قدیمی و بزرگ خانه فرشته