بازتاب فرهنگ و هنر ایران در معماری زورخانه
ورزش باستانی یا ورزش زورخانهای یکی از نمادهای به جا مانده از فرهنگِ ایران پیش از اسلام است که با گذشت زمان با معنویت، اخلاق و عرفان اسلامی درآمیخته است. ورزش زورخانهای که در ابتدا برای تمرین و آموزش جنگجویان مورد استفاده قرار میگرفت ترکیبی از هنر، ورزشهای انفرادی، موسیقی، ادبیات، معنویت، اخلاق و آموزش قدرت است و از این حیث میتوان گفت که در چهارگوشه این جهان نظیر آن وجود ندارد.
تاریخچه ورزش باستانی
تاریخچه به جا مانده از ورزش باستانی را میتوان با تقسیم میراث آن به چهار دوره عمده توصیف کرد: عصر اسطورهای، عصر پارتی، عصر اسلامی و دوران معاصر.
عصر اسطورهای دورهای است که در شاهنامه به طور کامل شرح داده میشود. شاهنامه قهرمانان ورزیده و با ویژگیهایی خارقالعاده و متفاوتی از آن دوران را به نمایش میگذارد که از جمله آنها میتوان به رستم و پسر او سهراب اشاره کرد.
عصر پارتی که به تاریخ حقیقی برمیگردد دورهای است که پارتهای آریایی یونانیان را از ایران دور میکنند. پارتها همواره به شجاعت مثال زدنیشان شناخته میشدند و کلمه پهلوان نیز از این دوران میآید. در این دوره میترائیسم نیز به اوج خود رسید و بسیاری از آیینهای پهلوانی که هنوز هم در ورزش باستانی گوشههایی از آنها به چشم میخورد از آن دوران و فرهنگ سرچشمه میگیرند.
عصر اسلامی به دورهای از سال ۶۵۰ میلادی تا ۱۴۵۰ میلادی گفته میشود و دوران نفوذ اسلام در ایران است. در این دوران قدرت فیزیکی قهرمانان پارتی در ورزش پهلوانی جای خود را به معنویت و ارزشهای فلسفی اسلامی میدهد و از دوران صفویه به بعد این ورزش بیشتر به شکل امروزیاش شبیه شد.
عصر معاصر دورهای است که از بیش از دو قرن پیش آغاز میشود و همچنان ادامه دارد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ورزش باستانی به دوران اوج خود میرسد و بسیاری از زورخانههای مشهور در تهران و سراسر ایران نیز در آن ایام ساخته میشوند. همچنین در طول این دوره هر ساله مسابقاتی با عنوان «پهلوان ایران» در مقابل شاه انجام میشد که به برنده آن نشان پهلوانی اهدا میکردند.
زورخانهها در گذشته به دو دسته دولتی و خصوصی تقسیم میشدند. گرچه ورزشکاران در زورخانههای خصوصی نیز پولی پرداخت نمیکردند و زورخانه با کمکهای عمومی اداره میشد. در مقابلِ حمایت دولت و شهروندان، زورخانهها نیز خدمات اجتماعی و حفاظتی را تأمین میکردند، به این معنی که بهعنوان پاسدارخانه محلهها عمل میکردند و در نتیجه دارای وابستگیهای سیاسی قوی نیز بودند. از آنجا که در بین زورخانهها به ندرت در مورد مسائل سیاسی توافق وجود داشت، حاکمان و نخبگان سیاسی تلاش میکردند تا یکی از زورخانهها را بیشتر از سایرین مورد تفقد خود قرار دهند. همچنین به زورخانه «لنگرگاه» نیز میگفتند، به این معنی که در شهرها لنگرها و مراکزی دایر بود که جوانمردان گرد هم میآمدند
معماری زورخانه
بنای زورخانه از یک معماری متمایز از دیگر بناها و متناسب با ورزش باستانی برخوردار است. درهای ورودی زورخانه نسبت به درهای استاندارد ارتفاع کمتری دارند و ارتفاع آنها حدودا ۱.۵ متر است. این نوع طراحی، افرادی را که وارد زورخانه میشوند، وادار به خم شدن میکند و این خم شدن به نوعی ادای احترام و ابراز تواضع است. زورخانههای قدیمی به شکل گنبدی با بلندای ۱۰ متر ساخته میشدند و از گود هشت ضلعی به عمق حدود ۷۰ سانتیمتر برخوردار بودند. مهمترین ویژگی ساختاری زورخانه، تطبیق نقطه مرکزی گود با مرکز گنبد است. این تطبیق علاوه بر تأثیر روانی بر ورزشکاران، موجب انعکاس بهتر موسیقی در گود میشد. همچنین در معماری زورخانه برخلاف بسیاری از اماکن دیگر آرایههای تزئینی پرتکرار کمتر به چشم میخورد که ممکن است با فلسفه ساده زیستی، روراستی و فتوّت در ارتباط باشد. در معماری زورخانه کل فضا به طور یکپارچه طراحی میشود به نحوی که فرد از در هر کجای این مکان که میایستد دیدی واحد داشته باشد. تمایل به گرایش فرم دایرهای شکل در معماری داخلی زورخانه نیز به این دلیل است که نسبت ابعاد و اندازههای عناصر بصری در هر نقطه با سایر نقاط برابر به نظر برسد.
گود زورخانه
گود زورخانه یک فضای هشت ضلعی نه چندان بزرگ است که برای انجام حرکات ورزشی مورد استفاده قرار میگیرد و بهعنوان یک مکان مقدس نیز شناخته میشود. به علت این تقدّس باستانیکاران و پهلوانان از گذشته تاکنون عقیده داشتند که اخلاص و پاکی دو شرط وارد شدن به گود زورخانه است. همانطور که گفته شد گود زورخانه نزدیک به ۷۰ سانتیمتر از سطح زمین پایینتر است که این نیز نشانه فروتنی است و به ورزشکاران یادآور میشود که همیشه باید در رکاب کسانی باشند که آنها را دوست دارند و هوادارشان هستند. پس از وارد شدن به گود زورخانه ورزشکاران زمین را میبوسند تا نشان دهند که ما از زمین هستیم و روزی به آن بازمیگردیم. گود زورخانه در گذشته سنگی بود اما امروزه برای جلوگیری از آسیبدیدگی ورزشکاران تمام گود با یک کفپوش لاستیکی قابل انعطاف پوشیده میشود. طول و عرض این گود معمولا ۸ متر است به طوری که ۲۰ نفر میتوانند در آن ورزش کنند.
همچنین فلسفه جالبی برای چگونگی قرار گرفتن ورزشکاران در حال تمرین در داخل گود زورخانه وجود دارد. بر پایه سنوات، همواره جدیدترین ورزشکاران در مقابل مرشد قرار میگیرند. این موقعیت به آنها اجازه میدهد تا از کمکهای مرشد برای انجام کارهای خود بهرهمند شوند. هرچه ورزشکاران ارشدتر میشوند به ترتیب به سمت چپ یا راست گود میروند تا آنجا که در زیر پای مرشد قرار میگیرند و و ورزشکاران مبتدی به روبروی مرشد اضافه میشوند. ورزشکاری که در پایین پای مرشد قرار دارد بهعنوان یک کهنهکار شناخته میشود و نیازی به دستورالعملهای مرشد ندارد.
سردم زورخانه
مرشد مراسم زورخانه را رهبری میکند و به همراه ضرب، اشعار حماسی و اخلاقی میخواند. این اشعار و پیام آنها بهمنظور تقویت روحیه ورزشکاران خوانده میشود. همچنین مرشد باید به آیین کشتی پهلوانی نیز آشنایی کامل داشته باشد و بهعنوان فردی با صفات نیکو و پاک فطرت شناخته شود. به مکانی که مرشد مراسم زورخانه را اجرا میکند سردم گفته میشود. سکوی سردم ۱.۵ متر بالاتر از کف گود قرار میگیرد. سردم مکانی مقدس و قابل احترام است که به طور سنتی با پرهای طاووس و کبوتر تزئین میشود که نشانگر جنگجویان و فرماندهان قدیمی است که معمولاً بر روی کلاه جنگی خود پرهای بلندی نصب میکردند.
در بالای سر مرشد یک زنگ و در پایین پای او نیز یک بخاری کوچک قرار دارد. مرشد از زنگ برای هدایت ورزشکاران و ریتم بخشیدن به آواز خود و از بخاری نیز برای گرم کردن ضرب خود استفاده میکند. ضرب یادآور ساز کوبهای جنگی باستانی است و از سفال خاک رس با روکشی از جنس پوست حیوانات ساخته میشود.
موسیقی، شعر و ریتم در زورخانه
موسیقی بخش مهمی از ورزش زورخانهای است و اخلاق و معرفت را به ورزشکاران یادآور میشود. همچنین اعتقاد بر این است که موسیقی به بدن ورزشکاران انرژی مضاعفی میدهد. در زورخانه دو نوع شعر مورد استفاده قرار میگیرد. نخست اشعار معاصر که میتواند توسط مرشد یا سایر شعرا سروده شود و اغلب به یک رویداد خاص اشاره دارد و دیگری شعر باستانی است که بیشتر از کتاب شاهنامه فردوسی یا سایر شعرای حماسی سرا خوانده میشود. در ایام حزن مانند مرگ یکی از اعضای زورخانه یا شهادت یکی از امامان نیز اشعاری در رثای امام علی (ع) و امام حسین (ع) خوانده میشود. دستگاه موسیقی که در زورخانه استفاده میشود همایون نام دارد. دستگاه موسیقی همایون با شکوه، مجلل و آرام است و اغلب به آن حالتی شاهانی و اشرافی نسبت دادهاند. چنانچه که گفته شد معماری گنبدی شکل فضای زورخانه نیز در انعکاس هر چه بهتر این آواز موثر است.
همانطور که خواندید معماری ایرانی حتی در معماری اماکن خاصی چون زورخانهها نیز به طرز هنرمندانهای با فلسفه، دانش و کاربرد گره خوردهاست و با ایجاد فضایی منحصر به فرد برای ورزش باستانی که مختص ایران است به رونق این ورزش در دورهای از تاریخ کمک شایانی کرده است. ورزشی که یادآور دوران جوانمردیها و عصر رادمردیهاست.
Comments are closed.